برگزاری گردهمایی دانش پژوهان کلاس های نج…

مرکز آموزش نجوم و معرفی علوم نوین آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

گزارش تصویری رصد اولین خورشید گرفتگی قرن

در مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

رصدخورشید گرفتگی جزئی

توسط مرکز نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

آغاز ثبت نام دوره پاییز1401

در مرکز آموزش نجوم آستان مقدس حضرت عبدالعظیم (ع)

گزارش تصویری کلاس های تابستان 1401

مرکز آموزش نجوم حرم حضرت عبدالعظیم (ع) برپا نموده است

چرا با تاریخ علم بیگانه هستیم؟ چرا با تاریخ علم بیگانه هستیم؟ جعفر آقایانی، نویسنده کتاب پژوهش‌هایی در تاریخ علم معتقد است تاریخ علم در دانشگاه‌ها نادیده گرفته می‌شود و شناخت و آگاهی درست و عمیقی از تاریخ علم در میان ما وجود ندارد. سر صحبت را که با او باز می کنی، عقده گشایی می کند از ناشناخته بودن تاریخ علم، خودباختگی جوانان ایرانی در مقابل فرهنگ غربی، از کسانی که متولی تاریخ علم در کشورند، بدون آن که آگاهی چندانی از این رشته داشته باشند و خلاصه از وضع اسفبار پایان نامه نویسی و مدرک گرایی. آری گفت و گو با دکتر جعفر آقایانی چاوشی است که سال هاست این دغدغه را در کتاب ها و در دانشگاه ها مطرح کرده است. این استاد دانشگاه که در رشته تاریخ علم دانشگاه صنعتی شریف به تدریس مشغول است، لیسانس خود را در علوم ریاضی از دانشگاه پاریس 8 فرانسه دریافت کرد. پس از آن برای مقطع فوق لیسانس در رشته فلسفه و تاریخ ریاضیات در دانشگاه پاریس 7 (ژوسیو) مشغول به تحصیل شد و با نوشتن پایان نامه خود درباره «هندسه دکارت» زیر نظر «دومینک لوکور» دکارتشناس برجسته فرانسوی فارغ التحصیل شد. سپس برای مقطع دکتری در رشته شناخت شناسی و تاریخ علم در همین دانشگاه ثبت نام نمود و در سال 1997 زیر نظر «رشدی راشد» استاد مصری مقیم فرانسه رساله دکتری خود را پایان برد و با رتبه خیلی خوب از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. دکتر آقایانی چاوشی بیش از 150 مقاله به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه نوشته که در کشورهای ایران، پاکستان، آمریکا، ایتالیا و فرانسه به چاپ رسیده است. وی همچنین در چندین همایش جهانی داخلی و خارجی شرکت داشته و درباره تاریخ علم اسلامی سخنرانی کرده که از آن جمله «همایش جهانی حکیم عمر خیام» در یونسکوی پاریس، «همایش ریاضیات قدیم» در شهر دلفی یونان و «همایش جهانی ایران شناسی» در تهران است. وی علاوه بر این سردبیر ویژۀ دوفصلنامه درباره تاریخ علم به نام «فرهنگ» و «آینه میراث» بود که تاکنون سه شماره از آینه میراث به چاپ رسیده و از ویژهنامه‌های فرهنگ نیز سه شماره به حکیم عمر خیام نیشابوری و دو شماره در باره خواجه نصیرالدین طوسی اختصاص یافته که شامل مقالاتی به زبانهای فارسی، انگلیسی و فرانسه است. این پژوهشگر به تازگی کتابی را با عنوان «پژوهشهایی در تاریخ علم»، مقالاتی درباره تاریخ ریاضیات، نجوم، مکانیک و پزشکی را گردآوری کرده که به زودی از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب منتشر خواهد شد. چاپ این کتاب بهانهای شد تا با این استاد دانشگاه گفتوگو کنیم. اولین سوالی که در ذهنم نقش بسته، این است که اصولاً فایده تاریخ علم چیست و چرا باید به صورت علمی در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی تدریس شود؟ ما متأسفانه به تاریخ علم بها نمی دهیم و با آن به شکل واقعی آشنا نیستیم. هرچند حدود ده سال است که دانشکدهای دانشگاه تهران، تاریخ علم را تدریس میکند، اما شناختی که اغلب استادان ما از تاریخ علم دارند، این است که شرح حال دانشمندان قدیمی را به شکل قصه بگویند و به صورت یک رمان شیرین مطرح کنند. در حالی که در اروپا چنین نیست و از تاریخ علم برای مقاصد سیاسی، اجتماعی و پیشرفت علم استفاده می کنند. برای مثال ما فکر می کنیم اکتشاف دانشمندان به صورت اتفاقی بوده، حال آن که چنین نیست. برای مثال نظریه نسبیت آلبرت انیشتن را در نظر بگیریم، او با استفاده از کارهای دیگران، به کشف خود نائل شدهاست. در این میان نقش تاریخ علم بسیار چشمگیر است. زیرا دلایل متقن وجود دارد که ثابت می کنند انیشتن پیش از انتشار کشف خود با کتاب ارنست ماخ تحت عنوان مکانیک آشنا بوده و آن را با دقت مطالعه کرده است. ماخ که یک مورخ مکانیک و جزو مکتب پوزیتویسیم در قرن نوزدهم میلادی بود، کتاب مکانیک خود را به زبان آلمانی درباره تاریخ مکانیک نوشته و در آن به تشریح مکانیک نیوتن پرداخته بود و از نظریات نیوتن انتقاد کرده بود. انیشتن با استفاده از انتقادات ماخ درصدد بر آمد تا به این اشکالات پاسخ دهد و همین موجب شد تا به کشف نظریه نسبیت عام و خاص، نایل آمد. گذشته از این فایده تاریخ علم، هنگامی که تاریخ هر علم به موازات آن علم تدریس شود، آن درس را از خشکی بیرون می آورد. وقتی دانشجویان ریاضی و فیزیک با فرمولهای ریاضی و فیزیک در کتابهایشان مواجه می شوند و مجبورند اغلب اوقات آنها را به حافظه بسپارند، دچار وحشت می شوند و اغلب سرخورده می گردند. در صورتیکه اگر از سیر تکوین این فرمولها آگاهی یابند و بدانند هریک از این ها، نتیجه تلاش چندین دانشمند نام آور بوده، آن ها را درک می کنند و همین درک، در پیشرفت آن ها بسیار موثر خواهد بود. به همین جهت است که در اغلب کشورهای اروپایی تاریخ علم در دانشگاهها و مدارس عالی تدریس می شود. کسانی که در مدارس تاریخ علم هستند، اغلب اوقات متبحر در علوم دقیق هم هستند. خود آلبرت انیشتن که ذکرش گذشت، در تاریخ فیزیک دانشمند بوده است. در این صورت تکلیف پایان نامه هایی که در این رشته نوشته می شود، چیست؟ آیا اصولا این پایان نامه ها دردی از اجتماع دوا می کنند؟ از آن جایی که من زمانی مدیر بخش تاریخ علم پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودم، به جرأت می توانم بگویم که پایان نامه نویسی صورت مطلوبی ندارد و چیزی که حاکم است مدرک گرایی است. بدین ترتیب که هر دانشجو به سراغ استادانی می گردد که به آسانی بتواند پایان نامه خود را به پایان برد و نمره خوب بگیرد. استاد راهنما نیز به نوبه خود به خاطر مزایای مادی و معنوی که این کار دارد، راهنمایی این دانشجو را قبول می کند. چیزی که دیگر مطرح نیست، این که آیا این پایان نامه ها اصولاً به درد جامعه می خورد یا نه؟ آیا این استاد واقعا صلاحیت راهنمایی را داراست؟ در فرانسه که من تحصیل می کردم، استادانی را می شناختم که تا یقین نداشتند دانشجو حرفی برای گفتن دارد و یا موضوع پایان نامه مطلب جالبی است، استاد راهنمایی را قبول نمی کردند. موضوعی مانند علم و بررسی تاریخ آن را در زمان قبل از اسلام، چگونه تحلیل می کنید؟ قبل از اسلام متأسفانه غیر از این که بگوییم در جندی شاپور مکتبی برای پزشکی بوده، در ریاضیات چیز خاصی نمی توان دید. به عقیده شما اصلی ترین دلیل نبود علم پیش از اسلام چیست؟ در ایران قبل از اسلام، حکومت ها اقشار مختلف مردم را طبقه بندی می کردند. جمعیت ایران قبل از اسلام به سپاهیان، موبدان، دهقانان و غیره تقسیم می شد و فقط قشر خاصی حق تحصیل داشتند. حتی در داستانی آمده، در زمان انوشیروان، پدری که کفشدوز بوده، پول می دهد تا فرزندش تحصیل کند، ولی قبول نمی کند، اما با ورود اسلام و تأکید بر آموزش علم، باعث شد که علم گسترش پیدا کند. اسلام دسته بندی طبقات جامعه را به هم زد و با شعار «ان اکرمکم عند الله اتقاکم» و هیچ کس بر دیگری برتری ندارد، علم را گسترش داد. منظور شما این است که یک رشته کلی برای تاریخ علم اسلامی راه اندازی یا واحدی برای تاریخ علم هر رشته، ایجاد شود؟ من معتقدم این رشته کلی که به صورت آکادمیک است باید جدی تر شود؛ مثلا نسخه های خطی درباره علم فیزیک و ریاضیات تدریس شود؛ برای مثال در دانشگاه به یک استاد بازنشسته فیزیک درسی درباره تاریخ فیزیک بدهند تا دانشجویان با سیر تحول علم فیزیک آشنا شوند. بسیاری از نسخه های خطی که در حوزه تاریخ علم مکتوب شده اند، شناخته شده نیست و حتی بسیاری از آن در دست مردم است. در زمینه احیای متون و به ویژه متونی که در دوران طلایی علم اسلامی است، چه باید کرد؟ معتقدم نسخه های خطی زیادی مربوط به ریاضیات و نجوم است که هنوز روی آن کار نکرده ایم. از 50 و 60 سال پیش بعضی دانشمندان غربی کتاب های خواجه نصیر و قطب الدین شیرازی و غیره را مورد تحلیل قرار داده اند. برای مثال آن چیزی که خواجه نصیر گفته، کوپرنیک نیز گفته است. این نسخه های خطی علمی در کشور ما شناخته شده نیست و غربی ها با شناخت آن توانستند به شناخت علم آن عصر کمک کنند. درباره تازه ترین اثر خود که پژوهش هایی در تاریخ علم نام دارد، توضیح دهید؟ چه انگیزهای سبب شد که این اثر را تدوین کنید؟ این کتابی است که خیلی روی آن کار کرده ام و شامل ریاضیات، فیزیک، نجوم و پزشکی می شود و این کتاب مجموعه مقالاتی است به زبان انگلیسی، فرانسه و فارسی، البته در مقالات فارسی بیشتر ریاضیات، نجوم و پزشکی است و یک مقاله از من درباره «کاربرد هفت ضلعی منتظم در هنر و ریاضیات اسلامی» و در این مقاله ثابت کرده ام که از هفت ضلعی منتظم در گرهچینی و غیره استفاده می شده و ریاضی دانان اسلامی هم روش هایی برای هفت ضلعی ابداع کرده اند. چون هفت ضلعی را نمی توانستند با خط کش و پرگار بکشند، این راه های تقریبی را کشف کردند. یک مقاله درباره پزشکی و مربوط به بیماری نقرس است. رازی مقالهای درباره نقرس دارد که به زبان فرانسه، انگلیسی و آلمانی ترجمه شده است. یکی از همکاران من این مقاله را از آلمانی به فارسی ترجمه کرده و من متوجه شدم مطالبی که رازی درباره نقرس گفته با پزشکی جدید هماهنگی دارد. یک مقاله دیگر درباره ریاضیدان ناشناخته اسلامی ابن یونس موصلی است. یک مقاله دیگر هم مربوط به جفت طوسی در کارهای فارسی خواجه نصیر طوسی است. نجوم بطلمیوسی اشکالاتی داشته و منجمین اسلامی این را نقد کردند که نظام بطلمیوسی پاسخگوی دقیق حرکت اجرام آسمانی نیست. منتها کسی نبود طرح و مدل دیگری جایگزین کند و خواجه نصیر و مکتب مراغه با استفاده از جفت طوسی این را جایگزین کرد. مقاله دیگر درباره موسیقی و درباره خواجه نصیرالدین طوسی است. یک مقاله دیگر درباره احکام نجوم در زمان صفویه است. زمانی که علم در ایران به انحطاط گرایید و علم به معنای واقعی از بین رفت و به جای نجوم، احکام نجوم حاکم شد و این احکام نجوم ضررهای جبرانناپذیری به فرهنگ و تمدن ایرانی وارد کرد. مثلاً دانشمندان اسلامی از کارهای علمی دست برداشتند و به سراغ طالع بینی و خرافات رفتند. در این کتاب به الگوبرداری دانشمندان غربی از دانشمندان اسلامی هم اشاره کرده اید؟ بله. هارتنر یک دانشمند آلمانی است. او در این مقاله که به شکل علمی می گوید که منجمین برجسته غربی از کارهای دانشمندان اسلامی الگو گرفته اند.

-منبع:daneshyar-blogfa.com